برای مابقی عکس ها
تعلقی می سپارم به نازنین یاس من
و مجموعه ای که برای اوی عزیز من به دست ثبت می رود
- ای کاش از دوربین من جهان را نزدیک به دوست داشتن ببینی؛ بدانی
افسانه رحیمیان: تو.. کاریزماتیک، عرفانی، روح کهن یک زن سرخپوست.
آقای قاسمی: که زندگی یعنی لذت بردن از خاطرات و دوربین یعنی یک خاطره ساز خوب
نیکناز: راست میگید
اون فرق داره
- من از پارسال که کلاس دارم باهات
میدونم برای این بعد از زمان و مکان نیستی
نباید اینجا باشی؛ نه توی این دنیا و نه با ما. حالا که اینجا و با مایی این از ... ماست.
✨✨✨
پ.ن: چونکه رفتم و اومدم
تا به شما هم نشونش بدم🌺🌷 اینجا می ذارمش براتون
- اگه می شه یه نفر به داد من برسه تا رنگ قالب رو از این حالت عزا و ماتم در بیارم من
از اون بالا بالا ها؛ بالای دکل می خونمتون؛ قار قار🌺🌺
I fell in love with you knowing that there would be times of pure bliss
and a few moments of suffering
and I Love you My jasmine
more than words can define
feelings can express and thought can imagine
When I used to read fairy tales
I fancied that kind of thing never happened-
and now here I am in the middle of one
I still remember the third of December, me in your sweater
-
What a sight for sore eyes
Brighter than the blue sky