؛

توی خوابم یه کوچه بود. یه جاده با زمین سبز. اسم کوچه، کوچه ی "عزیزم" بود. از کوچه ی عزیزم تا شهر آبی من رفتم و رفتم. کز کردم کنج اسکله. این پا رو اون پا زل زدم توی تخم چشای فلق آسمون. گفتی چ دستایی داری. چ سبزی شما. گفتم چون سردم سرما زده به شکوفه های قلبم. می میرن عزیزم.. می میرم.. مردن شکوفه های قلبم. اینارو توی خوابم نگفتیا. گفتی؛ نپرس کی. باید برم. برم و برم تا اونور فلق آسمون و شهر آبی. برم تا برسم به کوچه ی عزیزم. اونور کوچه یه خرگوش سفید اتو کشیده، کت و شلوار پوشیده می مونه منتظرم؟ تو می مونی تا بگم چ مژه هایی داری. چ بنفشی شما؟ نمی مونی. دست باد می گیری و می‌ری. هرچی نباشه قویی پرواز خوب ترتر بلدی از ما دسته های مردابی. تق تق تق. اینم می زنم تا زخم چشم نخوری تصدق تو. راستی یاسی.. اسپندای من ندیدی؟

 

e21296_Screenshot_211.png (920×593)

پ.ن:  منشنی به همین پیچیدگی

پ.ن دو:* پس چرا مازندرانی یاد نمی گیرم

 

موافقین ۳ مخالفین ۱ ۰۴/۰۴/۱۸
بهار ،.

نظرات  (۱)

جه خوابی وسوسه شدم تعبیرشو از هوش مصنوعی بپرسم

پاسخ:
وسوسه؟ من نشدم
شما هم جوگیر نشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی