؛

.

 

مسخ اندیشه مخلوق خود

-وسیع باش، تنها و سر به زیر و سخت.

 

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۳ ، ۱۶:۱۴
بهار ،.

d8418_DSC_1112.jpg (4288×2760)

 

n97043_DSC_1159.jpg (3388×1411)

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۱۶:۴۷
بهار ،.

r37093_DSC_1170.jpg (4454×2827)

 

c842630_DSC_1161.jpg (4496×3000)

 

g137109_DSC_1155.jpg (4496×2928)

 

ممنونم یاس

تو روزنه نورِ روزها، عکسها و لبخند های من بودی.

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۴۶
بهار ،.

t72425_.jpg (4288×2848)

 

 

e321839_IMG_2799.jpg (1512×1189)

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲ ۱۴ فروردين ۰۳ ، ۱۷:۳۵
بهار ،.

.

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۳ ، ۰۵:۰۵
بهار ،.

 

 

 

o76520_DSC_1090.jpg (4496×3000)

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۴۳
بهار ،.

r816845_DSC_0429.jpg (4496×3000)

 

 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۳ ، ۰۲:۳۰
بهار ،.

 

 

 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۵۳
بهار ،.

می گفتم

اگه سنگ بودم دوست داشتم اونی باشم که با جریان در حرکت

اگه پرنده اونی که بالش می شکنه و بیشتر از اوج دیده

اگه آدمم، دوست دارم اونی باشم که سفر می کنه.

 

- می گه اجازه تجربه ش بهم می ده چون به قدر کافی مخم از فکر به کنکور فاسد شده

 

 

می گم

من دیوونه عکاسی از جاده هام

صحرا، اون بالا پایین سقف کامیون ها و بی مزگی ساندویچ های بین راهی

 

- نمی گه اجازه تجربه این سفر دو نفره رو بهم می ده چون از عکس متنفره

 

۳ نظر ۲۴ اسفند ۰۲ ، ۰۰:۱۵
بهار ،.

نه

قصه بگو

آخرین قطار خالی از سوت آمدن هاست

تمام نمی شوم

نخواستم، می خواهم که تمامت شوم

قصه بگو

اشک می ریزی که خزر شوم

من از نخواستن اولین رفتن خواستم تمام شوم

خواستم که تمامم شوی

گونه هایم را به باد دادم

اشک بریزی، آسمان خزر می بارد

 

صبح سرمه های آیینه از نگاهی شکست

که قلبش را به عینکش سنجاق کرده بودم

نامش من بود

مادرم می گفت خیابان میراث پسر هاست

من به کوچه رفت و دید از سوت شبکور ها

نیامدنت را که بر جای پای رهگذر لِی لِی می کرد

قصه بگو

شب که شود

جوهرم تمام نشود تمام می شوی

شب که تمام شوی خیابان که زیادت شود

قصه ارثیه کوچه به توست

 

 

۲۱ اسفند ۰۲ ، ۰۱:۴۹
بهار ،.